به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ روندی که در روزهای بعد نیز تا حدودی تکرار شد و اینگونه که آمارها نشان میدهد حتی در رالی صعودی اخیر که از استارت آن از بهمن سالگذشته خورد، با وجود رشد ۳۰درصدی شاخصکل، اما خالص خرید حقیقیها همچنان منفی است. در این میان کارشناسان و فعالان بازار سهام بر ارزندگی بازار تاکید دارند اما بورس برای جذب سرمایه چندان جذاب نشده است. بورس چگونه میتواند منابع مالی را به سمت خود جذب کند و به جذابترین بازار برای سرمایهگذار تبدیل شود؟ «شفافیت»، «پرهیز از تصمیمهای خلقالساعه»، «عدمدخالت دولت» و «حضور پررنگتر نهادهای مالی واسط» عواملی هستند که به گفته کارشناسان بازار سرمایه باعث جذابیت بورس برای سرمایهگذاری میشود.
اصل اول؛ شفافیت
حمیدرضا فاروقی، کارشناس بازار سرمایه: شفافیت روابط بین شرکتهای بورسی و نهادها و ارگانهای سیاستگذار، اولین و مهمترین اقدامی است که باید برای جذب پول به بازار سرمایه صورت گیرد. سازمان بورس و اوراقبهادار باید بهعنوان نهاد ناظر به نمایندگی از بازار سرمایه با تمام ارگانها و نهادهای دولتی و حاکمیتی که کار سیاستگذاری اقتصادی را برعهده دارند، ارتباط شفاف داشته باشد و بهصورتی عمل کند که قوانین و مقررات برای شرکتهای بورسی پیشبینیپذیر شود. بهعنوان مثال امسال قانون بودجه مشکلاتی را برای صنایع بورسی بهوجود آورد. حواشی مربوط به افزایش نرخ گاز و سوخت و نظایر آن باعث شد بازار برای مدتی ملتهب شود.
اگر قرار باشد به همین منوال حرکت کنیم در سالجدید هم مطمئنا این مشکل را خواهیم داشت چون امسال نیز قرار است برای نرخ خوراک، سوخت و... تصمیمگیری شود، بنابراین این عدمشفافیت میتواند یکی از عوامل بازدارنده بازار باشد اما اگر این ابهام رفع شود و یکبار برای همیشه روابط بین شرکتهای بورسی و نهادهای دولتی و حاکمیتی که کار نظارت انجام میدهند یا قانونگذاری میکنند، شفاف شود، بازار با چنین ریسکهایی مواجه نمیشود.
اگر شرکتهای بورسی از امروز بدانند نرخ گاز و برق به چه شکل و با چه فرمولی محاسبه میشود، دیگر شوکه نمیشوند، یا اینکه هر سال برای بهره مالکانه تصمیمگیری شود که این موضوع نیز معضل دیگری است. همچنین شرکتهای بورسی برای فروش محصولات خود مجبورند مجوز افزایش نرخهای خود را از سازمان حمایت یا ارگانهایی از این دست بگیرند. این روند باعث میشود در بسیاری از مواقع سهامداران متضرر شوند چون بوروکراسی اداری که باید برای گرفتن مجوز طی شود، زمانبر است و همین مساله باعث تضعیف حقوق سهامدار میشود، بنابراین اگر فروش محصولات شرکتهای بورسی مبتنی بر یک فرمول مشخص باشد، بسیاری از مشکلات حل میشود.
آن چیزی که به بازار سرمایه در سطح کلان کمک میکند این است که روابط تجاری و اقتصادی بین شرکتهای بورسی و سایر ارگانها و نهادهای دولتی و حاکمیتی شفاف شود و مبتنی بر یک تعریف مشخص باشد تا لطمه نخورد. مثلا امسال برای پالایشگاهها اتفاق خوبی که افتاد، این است که نرخ فروش فرآوردههای آنان و خرید نفتخام مبتنی بر فرمول شده و مانند سالهای گذشته که کاملا مبهم بود، نیست، بنابراین نگرانیها اندکی کم شده است.
مساله دیگری که به بازار کمک میکند برای جذب سرمایه جذابتر شود، تربیت هرچه بیشتر نهادهای مالی واسط است. در بازار مالی هیچ کشوری سرمایهگذاری مستقیم به شکلی که در کشور ما وجود دارد و اکثریت کد بورسی دارند و آنلاین خریدوفروش میکنند، مرسوم نیست.
سازمان بورس باید جایگاه نهادهای واسط را پررنگتر و شرایطی را مهیا کند که مردم و سرمایهگذاران بهجای اینکه خودشان مستقیما وارد این بازار شوند، به این نهادهای واسط مراجعه کنند. نهادهای مالی واسط توسط تیم حرفهای مدیریت میشوند که سازمان بورس و اوراقبهادار آنها را مدیریت کرده است، بنابراین تصمیمات و خریدوفروشها در بازار سرمایه حرفهایتر خواهد بود.
پرهیز از تصمیمگیریهای خلقالساعه
حسام حسینی، کارشناس بازار سرمایه: کار سیاستگذار تشویق مردم برای سرمایهگذاری در بورس نیست چون عملا تشویق مردم برای حضور مستقیم در بازار سهام، نتیجهاش همان اتفاقی است که در سال۹۹ افتاد؛ یعنی بازار ابتدا یک رشد قابلتوجه کرد و سپس یک ریزش بسیار زیاد را تجربه کرد. علت این اتفاق هم این بود که بستری برای حضور سرمایهگذاران فراهم نبود، یعنی به میزان تقاضایی که وارد بازار شد، توانایی پاسخگویی وجود نداشت و نتیجهاش رشد حبابگونه قیمتها و بعد از آن ریزش قیمتها بود، بنابراین دولت باید از توصیه برای سرمایهگذاری مستقیم در بورس دوری کند و از این طریق نباید سرمایهها را وارد بازار سهام کند. دولت باید بتواند بستری مناسب و بهعبارتی زمین بازی را برای سرمایهگذاران فراهم کند تا سرمایهگذاران وارد بازار شوند.
این زمین بازی هم باید با سیاستگذاری مناسب تعیین شود. در مقطع فعلی چون بخش قابلتوجهی از شرکتهای بازار سرمایه، شرکتهای دولتی و غیردولتیاند و مدیران آنها را دولت تعیین میکند، این شرکتها باید اصول حاکمیت شرکتی را رعایت کنند؛ یعنی متوجه باشند بین کسی که مسوولیتی از جانب دولت پذیرفته است و منافع سهامداران، باید منافع سهامداران را در اولویت قرار دهند. جلوگیری از مصوبههای لحظهای و خلقالساعه نیز یکی دیگر از عواملی است که میتواند باعث جذابیت بازار سرمایه شود. نظیر این مصوبهها که اثر منفی روی بازار گذاشتند، اخیرا زیاد داشتیم. روش کار هم اینگونه بوده که مصوبهای را اعلام میکنند و بعد از مدت کمی آن را تغییر میدهند. مثلا برای صادرات کامودیتیها تعرفه میگذارند اما بعد از دیدن آثار منفی آن روی بازار تغییرش میدهند یا کم میکنند.
به عبارت دیگر مصوبههای لحظهای و تصمیمگیریهایی که گرچه به خود دولت مربوط است ولی اثری که روی شرکتهای بازار سرمایه دارد باعث میشود هیجانات کاذب به بازار تزریق و نوسانات مثبت و منفی ایجاد شود. بنابراین دولت باید در بخشی که مربوط به خودش است (یعنی تعیین قوانین و مقررات) با بررسی بیشتری اقدام به تصمیمگیری کند و اثرات آن تصمیم را به دقت بررسی کند.
آن بخشی که مربوط به خودش نیست، باید بر اساس اصول حاکمیت شرکتی عمل کند. عمل به این موارد باعث میشود زمین بازی آماده شود و سهامداران احساس امنیت بیشتری کنند، در این صورت بازار سهام برای جذب سرمایههای مردم جذابتر میشود. سرمایهگذار زمانی که احساس کند، میتواند در بازار بازده بالاتری کسب کند، بهعبارتی احساس کند بازده مناسبی نسبت به ریسکی که کرده، میگیرد، در بورس سرمایهگذاری میکند.
نظر شما